آدمـیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است … ! وقتی میخواهد با منطق حرف بزند ؛ احساساتی میشود . . . وقتی از احساسش میگوید ؛ آرزوهایش لو میرود . . . وقتی از آرزوهایش یاد میکند ؛ حسرتش رو میشود . . . وقتی حسرتهایش را روشن میکند ؛ منطق میتراشد . . . و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش . . .
رذ
سلام
اینجانب از وبلاگ شما بازدید نمودم وشما هم وبلاگ زیبایی داری بسیار سپاس گذارم
سلام عزیزم
عزیزم این وب✖ღ✖ما دو تا✖ღ✖ واسه منو مرتضی هستش
خوشحال میشم بیای سر بزنی morteza_sogand.avablog.ir
سلام
ممنون عالی بود
آدمـیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است … ! وقتی میخواهد با منطق حرف بزند ؛ احساساتی میشود . . . وقتی از احساسش میگوید ؛ آرزوهایش لو میرود . . . وقتی از آرزوهایش یاد میکند ؛ حسرتش رو میشود . . . وقتی حسرتهایش را روشن میکند ؛ منطق میتراشد . . . و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش . . .
امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت
آرام روان گشت دلت سوی خدایت
رفتى به در خانه آن قاضى حاجات
یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت